آراد نهایت عشق ما

بهترین عیدی من و احسان

عزیز دلم بی صبرانه منتظر در آغوش کشیدنت هستیم. میدونی کی متوجه شدیم که یه مهمون کوچولو تو راه داریم؟ عید 90 ، و تو زیبا ترین موهبت الهی ،بهترین عیدی ما هستی بهترینم یه دنیا بوسه تقدیمت. ...
9 مهر 1390

اولین عکس جیگرم

عسلم ، تا حالا 2 بار رفتم دکتر و سونو انجام دادم . عزیزم خیلی کوچولویی اما میدونم به زودی بزرگ میشی و منو به وجد میاری اینم اولین عکست ، ببین چقدر کوچولویی گلم راستی گلکم نوار قلبت رو هم دارم ، همه رو نگه میدارم تا بدونی لذت بزرگ شدنت چقدر زیاده. بوس بوس ...
9 مهر 1390

عروسی

سلام عشقم    عزیز دلم 5 شنبه رفتیم عروسی خاطره (دختر عمه مامان) خوش گذشت وایییییییی شیدرخ رو هم دیدم نمیدونی چه جیگری شده بود یادم رفت ازش عکس بگیرم حتما عکسشو میذارم راستی عکس هم گرفتیم که خیلی خوشگل شد ایشالا چاپ شد میذارم عاشقتیم عزیز دلم             فونت زيبا ساز ، نایت اسکین       ...
8 مهر 1390

خاطرات گذشته

سلام قند عسلم سلام 1300 گرمی من عزیز دلم امروز رفتم پیش خانم دکی و دوباره صدای گوشولوت رو شنیدم خانم دکی گفت معلومه که خیلی وروجکی عمر من امروز یه سونو داشتم که وزنت رو 1300 گرم نشون داد الهی مامان فدات شه                     مامان اصلا باورم نمیشه که اینقدر زود گذشت به گذشته که نگاه میندازم دلم  تنگ میشه نفسم قبل از هفته بیستم هی تقویم رو چک میکردم و تو نی نی سایت بارداری هفته به هفته رو میخوندم  و میگفتم کی میشه که برسم به اون هفته های آخر  عسلم امروز واسه بار هزارم هفته 31 رو خوندم و دیدم تا هفته 40 چیز دیگه ایی نمونده ...
6 مهر 1390

سالگرد ازدواجمون مبارک

سلام نفسم امروز دومین سالگرد ازدواج من و  احسان جونم هست   اما امروز جایی نرفتیم   آخه بابایی خیلی مشغله داره       و گرفتاره ایشالا ساله دیگه سه نفری خوش میگذرونیم عزیزکم دیروز مامانی و بابایی اومدن و وسایلی که واسه شما خریده بودن رو آوردن دست گلشون درد نکنه امروز هم رفتن الهی دورت بگردم از ظهر تا حالا هی خودتو سفت میکنی و یه جا گلوله میشی الهی قربونت برم منم که طبق معمول ذوقت رو میکنم ای جونم الان 2 بار بالا و پایین شدی عشقم از  دیروز هم وارد هفته 31 شدی و به پایان هفت ماهگیت چیزی نمونده وایی که از خدامه این هفته های آخر هم مثل برق و باد ب...
1 مهر 1390

آز دیابت

سلام قند عسلم سلام تاج سرم 5شنبه رفتم آز دیابت دادم 1 ساعت هم اونجا بودم بعدشم با یه شربت قند ازم پذیرایی کردن دیشب با احسان جون رفتیم جواب آز دیابت رو گرفتیم به خاله منا زنگیدم و کلی راهنماییم کرد و بهم اس ام اس داد و دلدریم داد( مرسی منا جونم) اما یه کمی نگرانم احسان جون میگه نگران نباش اگه منم یه قند بخورم قندم میره بالا چه برسه به یه لیوان شربت قند اما عسلم روند آزمایش اینجوریه حتما حکمتی داره انشاالله یکشنبه میرم پیش خانم دکی و امیدوارم چیزی نباشه دعا کن شکلات من راستی پسرم الان دیگه حرکاتت خیلی مشخص شده و من جابجایی شکمم رو به طور واضح میبینم و کلی ذوق میکنم 1 شنبه شب نشسته بودم که یه دفعه دیدم چ...
29 شهريور 1390