آراد نهایت عشق ما

عقد علی جون و دزدی ماشین

1390/4/18 11:39
نویسنده : سحر
493 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فینگیلی من

عزیزکم 5 شنبه عقد علی جون بود و همه چی به خیر و خوشی گذشت  و شما هم یه کمکی رقصیدی

امیدوارم همیشه خوشبخت باشن و خنده رو لبشون

شب ساعت 3:30 برگشتیم خونه و لالا     کردیم

اما........

صبح با زنگ موبایل بابا جونت از خواب پریدم و از همه بدتر اینکه یدفعه احسان گفت دزدیدن        و من مثل برق گرفته ها وسط رختخواب نشستم

آره دیگه ، معلوم شد که ماشین شرکت رو راننده از پارکینگ بیرون میاره و در عرض سه سوت نا پدید میشه

احسان جونم خیلی خسته بود و سر درد هم گرفته بود اما مجبور شد بره اصفهان

دعا کن          پیدا بشه

منم که تا شب به خاطر استرس، دل درد و سرگیجه        گرفته بودم

امیدوارم همه چی به خیر و خوشی تمام بشه

 

الهی مامان به قربونت بوس بوس Kisses

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامي مائده
18 تیر 90 11:53
اخي ايشالا كه زودتر پيدا بشه سحر جون


مرسی فدات شم
مرجان
18 تیر 90 19:33
سلام عزیزم.
همیشه به شادی سحر جونم.
وای چه بد الهی پیداشه ماشینه.
سحر جونم مراقب خودت باش.


مرسی گلم
faeqeh
19 تیر 90 2:25
وایییییییییییی خیلی ناراحت شدم
ایشالا پیدا میشه


مرسی عزیزم
هر چی خدا بخواد
نازنین نرگس نفس مامان
21 تیر 90 3:37
ایشالا خبرای خوش میشنوی پیدا میشه


مرسی گلم ایشالا
سارا
23 تیر 90 15:04
سلام عزیزم منم همینطور