بالاخره طلسم شکسته شد
سلام عزیز دلم
سلام آراد مامان
الهی من فدات شم که روز به روز بیشتر شیطونی میکنی وروجکم
بالاخره احسان جونم دیروز تونست شما رو حس کنه
آره جونم در تاریخ 1/06/90 ساعت 3:20 بابایی عزمشو جزم کرد تا شما رو احساس کنه و
شما هم با 3 تا تکون درست و حسابی و به صورت متوالی واسه بابا خودنمایی کردی
ای جان نمیدونی چه حس خوبیه گلم (متاسفم که مامان نمیشی)
دیشب هم مامان لادن و عمه و عمو رفتن
حالا دوباره تهنایییییییم
دست مامان لادن درد نکنه این مدت خیلی زحمت کشید
و مخصوصا غذاهای خوشمزه اییکه میپخت
در واقع من مهمون بودم
گوگولی من
آش دوغ هم خوردیم به لطف مامان لادن و ماهی ،که من نمیتونستم بخورم
حالا قرار شد که ایشالا آذر ماه بیان پیشمون
منتظریم
مامان و بابا بیقرارتن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی