آز دیابت
سلام تاج سرم
5شنبه رفتم آز دیابت دادم 1 ساعت هم اونجا بودم بعدشم با یه شربت قند ازم پذیرایی کردن
دیشب با احسان جون رفتیم جواب آز دیابت رو گرفتیم به خاله منا زنگیدم و کلی راهنماییم کرد و بهم اس ام اس داد و دلدریم داد( مرسی منا جونم)
اما یه کمی نگرانم
احسان جون میگه نگران نباش اگه منم یه قند بخورم قندم میره بالا چه برسه به یه لیوان شربت قند
اما عسلم روند آزمایش اینجوریه حتما حکمتی داره
انشاالله یکشنبه میرم پیش خانم دکی و امیدوارم چیزی نباشه
راستی پسرم
الان دیگه حرکاتت خیلی مشخص شده و من جابجایی شکمم رو به طور واضح میبینم و کلی ذوق میکنم
1 شنبه شب نشسته بودم که یه دفعه دیدم چنان ضرباتی به سمت چپ شکمم وارد میکنی که یه لحظه ترسیدم فکر کردم اتفاقی واست افتاده اما بعد از 4 تا ضربه محکم به حدی که شکمم به اندازه 3 الی 4 سانت بالا پایین شد آروم گرفتی
خیلی باحال بود از اون موقع تا حالا منتظرتم که باز از اون ضربه ها بزنی اما مامانو گذاشتی تو خماری
وروجک خودمی
دیروز که با خاله نادیا حرف میزدم کلی ذوق کرده بود آخه واسش یادآوری دوره بارداری خودش شده بود و حرکات نیلا رو یادش اومده بود یه ایده توپ هم بهم داد (ممنونم نادیا جونم)
الهی دورت بگردم خیلی دوست دارم
راستی میدونستی شما جیگر مامان و باباییییییییییی