آراد نهایت عشق ما

آراد فرشته من

سلام عشق        من پسر قشنگم من و احسان جونم تصمیم گرفتیم که اسم شما آقا آراد باشه اما از اونجایی که ممکنه مامان خانم از یه اسم دیگه خوشش بیاد  ، ممکنه اسم شما تغییر پیدا کنه اما از این لحظه به بعد ما شما رو با اسم آراد صدا میزنیم امیدوارم از اسمت خوشت بیاد و این اسم برازندت باشه عزیزم                                          دلبرکم معنی اسمت در سایت ثبت احوال این چنین نگاشته شده: 1- (اَعلام) (در آ...
16 مرداد 1390

اولین تکون خوردن پسرم

سلام عزیز دلم نمی دونی چقدر مامان رو ذوق زده کردی        وقتی اون حس قشنگ رو بهم دادی هی وای من الهی فدات شم نمیدونی چقدر   خوشحال میشم و ناخداگاه خنده رو لبم نقش میبنده         وقتی شروع میکنی به وول خوردن ای جونم عزیز دلم اولین تکون خوردنت رو به طور رسمی در تاریخ 8/5/90  ساعت 7:30 صبح خانه مامان لادن احساس کردم اما از اونجایی که من یه خورده گیجم     اصلا نفهمیدم که شما داری تو دلم هنر نمایی میکنی اما این حرکات ادامه پیدا کرد و من فهمیدم که شما داری واسه من ناز میکنی   دلبندم        ...
11 مرداد 1390

رستم پیچ

سلام  پسر  قشنگم سلام گوگولی  مامان  الهی فدات شم الان خانه مامان لادن هستیم  دیشب با مامان لادن و عمه ملی و عمو جون رفتیم بیرون و کلی خوش گذشت  بلال  و گردو هم میل کردیم و حالشو بردیم اما عمه ملی نخورد!!!!!!! واسه شام  هم به پیشنهاد مامان لادن رفتیم   رستم پیچ و                            ساندویچ         2 کیلویی خوردیم    دلت آب نشه شما هم خوردی بعدش هم اومدیم خونه                           فردا ه...
3 مرداد 1390

دیدار

سلام پسرم سلام قند عسلم مموشک من الان تو هفته 22 هستم اما هنوز هیچ حرکتی رو احساس نکردم جیگر من کی میخوای مامان و سورپرایز کنی؟؟؟؟؟؟؟ الهی مامان دورت بگرده امشب داریم میریم تهران  گوگولی من شاید نتونم تا یه مدت واست مطلب بذارم اما در اولین فرصت این کارو میکنم    بوس بوس قشنگ من ...
1 مرداد 1390

انتخاب اسم قند عسلم

سلام فرشته کوچولوی مامان الهی من فدات شم دیروز رفتم پیش خانم دکی و بالاخره سونو انجام شد و جنسیت شما تایید شد شما گل پسر خودمی تاج سرمی حالا باید یه اسم برازنده واست انتخاب کنیم عزیزکم دیروز بهترین روز بود گلم واسه اولین بار اون هیکل خوشگلتو دیدم الهی مامان قربونت بره خیلی لحظه دلنشینی بود هم صدای زندگی تو اتاق پیچیده بود و هم تصویر رویاییت جلو چشمام بود قربونت برم تو بهترین هدیه ایی عزیزم نمیدونی احسان جونم چه ذوقی میکرد واست از همون روز اول میگفت شما پسری بابایی خیلی دوست داره منتظرتیم کاکل زری اینم جدیدترین عکست عزیزم   دوستان گلم من از اسم آراد خیلی خوشم میاد اما اگه اسمی مد نظرتون...
29 تير 1390

تشکر عمه جون

گوگولوی من الان داشتم              میلم رو چک میکردم که دیدم ملیکا جون یه عالمه عکسای خوکشل از نی نی و اتاق نی نی واسم گذاشته ممنونم      عمه جون       بوس              بوسسسسسس  ...
27 تير 1390

نیمه راه

بهترینم             سلام عزیزکم نمی دونی چقدر خوشحالم این چند روز همه جا غرق نور بود و شادی ، الان 1 روز از نیمه شعبان میگذره و من خیلی  خوشحالم   الان ٢٠  هفته و 5 روز دارم یه کم دیر اومدم آخه نبودم گلم اما من خوش حالم که جشن نیمه راه ما  با  جشن نیمه شعبان  قرین شد    مموشک من از حالا به همین اندازه که جلو اومدیم باید صبر کنیم تا بتونم بغلت کنم عشق من نمیدونی چقدر بیقرارتم عزیزکم ، گلم ، ماهم دوست دارم خیلی خوبه       که نصف راه رو پشت سر گذاشتیم عاشقتم عشقم  ...
27 تير 1390

خبر خوب

سلام عشق من الهی قربونت برم امروز یه خبر خوب رسید که خیلی خوش حال شدیم   ماشین پیدا شد خدا رو صد هزار بار شکر خیلی خوشحالم مخصوصا واسه احسانم   بوس بوس گوگولی من ...
21 تير 1390

عقد علی جون و دزدی ماشین

سلام فینگیلی من عزیزکم 5 شنبه عقد علی جون بود و همه چی به خیر و خوشی گذشت  و شما هم یه کمکی رقصیدی امیدوارم همیشه خوشبخت باشن و خنده رو لبشون شب ساعت 3:30 برگشتیم خونه و لالا     کردیم اما........ صبح با زنگ موبایل بابا جونت از خواب پریدم و از همه بدتر اینکه یدفعه احسان گفت دزدیدن        و من مثل برق گرفته ها وسط رختخواب نشستم آره دیگه ، معلوم شد که ماشین شرکت رو راننده از پارکینگ بیرون میاره و در عرض سه سوت نا پدید میشه احسان جونم خیلی خسته بود و سر درد هم گرفته بود اما مجبور شد بره اصفهان دعا کن           پیدا بشه منم که تا ...
18 تير 1390

یه خاطره به یاد ماندنی

سلام گوگولی من مامان به قربونت میخوام  ماجرای دیشب رو تعریف کنم اما نمیدونم در آینده تو هم مثل من و احسان میخندی یا به کارای ما سر تکون میدی!!!!؟؟ قبل از اون چند تا نکته رو باید ذکر کنم: 1.واسه عید که رفته بودیم مسافرت من یه سندل خریدم 2.پنج شنبه عقد پسر عمه ام علی جون هستش و من سندل فوق رو به خاطر کوتاهی پاشنه اش در نظر گرفته بودم و اما..... دیشب حدود ساعت 7 بود که احسان جون زنگید و گفت واسه شام بریم شب نشین که تازه افتتاح شده اما تا ساعت 9:15 نیومد (به خاطر کارواش ماشین)  حدود ساعت 10 بود که       رفتیم و منم همون سندل ها رو پوشیدم همه چیز عالی بود --اما واسه انتخ...
15 تير 1390